کاری که غلامرضا ترکمان به خوبی از پس آن برآمد. طوری که تیمها از دستش عاصی بودند.
او بازیکن صداوسیما در مسابقات صندوق حمایت از «قهرمانان و پیشکسوتان» بود. همانطور که از اسمش پیداست، در این مسابقات، پیشکسوتان رشتههای مختلف روی سن رفتند، در سالن شهید افراسیابی تشویق شدند و با تجلیل از آنها سن را ترک کردند.
افرادی چون حمید جاسمیان بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال، همایون امیدی از بوکس، شادی پریدر از شطرنج و... این مراسم، درست دقایقی بعد از هر مسابقه انجام میشد تا روز آخر ماه رمضان.
البته بازیها از هشت شب، قبل از عید فطر شروع شد و شبی چهار تیم به میدان رفتند. پس به غیر از صداوسیما، هفت تیم دیگر حضور داشتند؛ از استقلال و پرسپولیس گرفته تا سازمان تربیتبدنی و مجلس شورای اسلامی و البته منتخب هنرمندان و ستارههای ورزشی. توسعه هم تیم دیگر بازیها بود.
تیمها به دو گروه تقسیم شدند و جالب این که استقلال در گروهA بود و پرسپولیس در گروه B.
محمدرضا مهرانپور هافبک چپ استقلال باخنده میگوید: «خب، حساسیت همه جا هست و اینجا هم بود. این که دیگر تعجب ندارد که.» البته نشستن به انتظار تماشای یک فینال سرخابی هم کاملا بیفایده بود. اصلا فینالی در کار نبود.
بازیها دورهای برگزار شد، به شکل کاملا سمبلیک تا حساسیتها کم شود. اما مگر شد؟ جواد خیابانی با همان هیجان همیشگیاش گزارش کرد: «این ترکمان، عجب بازیکن سریعی است.»
هیچکسی او را به جا نیاورد، ولی سالن برای لحظاتی به حالت انفجار درآمد. عادل فردوسیپور، تنها بازیکن شناخته شدة صداوسیما بود که دست آخر هم بدقولی کرد و غایب بزرگ تیمش بود. حالا حدس بزنید جو سالن را در دقایقی که دو تیم پرستاره داخل زمین بودند!
ششتاییها
«ششتاییها» همان شعار معروف هواداران پرسپولیس است که بازی به یادماندنی این تیم در دربی سال 52 را به یاد میآورد. در اینجا اما همه چیز برعکس شد و پرسپولیسیها تا پایان مسابقات با همین شعار تحقیر شدند! البته ماجرا از زمانی شروع شد که این تیم از صدا و سیما شش گل دریافت کرد.
آن هم با داشتن بازیکنانی مثل محسن آشوری و البته محمدحسن انصاریفر مدیرعامل این باشگاه. جواد خیابانی که بازی را گزارش میکرد، ناگهان به وجد آمد و با تکهپرانیهایش که تماشاگران استقلالی را تحریک کرد تا سالن برای دقایقی شعار «ششتاییها» را نثار بازیکنان پرسپولیس کند.
انصاریفر که در آن شرایط سگرمههایش تو هم رفته بود، میگوید: «ما که دیگر پیر شدهایم. بازیکنان حریف خیلی جوان و پرانرژی بودند. برای همین نتوانستیم جلوی آنها دوام بیاوریم.»
دو شب بعد از این اتفاق، پرسپولیس دو بر سه از مجلس پیش بود و در حالی که خیابانی همراه با تماشاگران، شمارش معکوس پایان مسابقه را بلندبلند میخواندند، انصاریفر یک گل زد.
در این لحظه، داور مسابقه گل اعلام کرد و خیابانی بلافاصله گفت که زمان مسابقه تمام شده بود تا خبرگزاریها فردای آن شب بنویسند: «دو ـ سه به نفع پرسپولیس!» البته دقایقی بعد از این مسابقه، وقتی انصاریفر برای تجلیل از پیشکسوتان به روی سن رفته بود، با کریخوانی دوبارة خیابانی روبهرو شد: «آقای انصاریفر، علی انصاریان یک گل برای دربی نگه داشته!» طوری که گفته میشود مسؤولان صداوسیما به او هشدار دادند که تا پیش از دربی این فصل، کمی مراعات کند.
البته سازمان تربیتبدنی، تیم دیگری بود که از همین تیم صداوسیما، شش گل خورد. این تیم در همان نیمة اول، پنج گل دریافت کرد تا محمد علیآبادی که در سالن حضور داشت به شوخی بگوید: «اگر تیمم ببازد، همة بازیکنانش را اخراج میکنم. البته این را گفتم تا بازیکنان صداوسیما اجازه بدهند چند تا گل هم سازمان بزند.»
ولی این تیم، یک گل دیگر خورد تا به سرنوشت پرسپولیس دچار شود. محمدرضا آخوندی سخنگوی سازمان و یکی از بازیکنان اصلی این تیم میگوید:«آنها معلوم بود که مدتها در کنار هم بازی کردهاند.
اصلا از بازیشان مشخص بود. بازیکنان صداوسیما همدیگر را کاملا میشناختند. به هم راحت پاس میدادند. ولی بازیکنان ما جوان و بیتجربه بودند. این تیم، تازه تشکیل شده است.
البته ما اگر از اول با بازیکنان اصلیمان بازی میکردیم، مطمئنا شش تا گل نمیخوردیم. دیدید که در نیمة دوم وقتی ما آمدیم به زمین، دوگل زدیم و فقط یک گل خوردیم.»
با این حال، این دو تیم تا آخر بازیها سوژة تماشاگران بودند؛ البته تماشاگران به رهبری «جواد خیابانی».
ستارههای فراری
ستارههای ورزشی تا آخرین روز مسابقات، فراری بودند و دست آخر هم برای این تیم بازی نکردند. با این که مجری برنامه، بارها از حسین رضازاده، علیرضا دبیر و علیرضا حیدری به عنوان بازیکنان این مسابقات یاد کرد، ولی خبری از آنها نشد.
البته رضازاده یک شب در سالن حاضر شد، ولی یک گوشهای نشست و فقط بازی همبازیان را تماشا کرد. او قول داد حداقل در یک بازی به میدان برود، ولی این اتفاق نیفتاد. جالب این که اطرافیان، حسین را بازیکن قابلی میدانند که میتوانست در بازیها شرکت کند.
ولی دبیر، دوست صمیمیاش میگوید: «حسین و فوتبال؟ کی گفته بازی بلد است؟ او دو قدم نمیتواند بردارد، حالا بازی هم میکند. اتفاقا در همان اول مسابقات، با رضازاده تلفنی حرف میزدم که گفت اصلا قرار نیست بازی کند.»
حالا دلیل بازی نکردن رضازاده با 156 کیلوگرم وزن منطقی به نظر میرسد، ولی خود دبیر چی؟ او میگوید بازیام خوب است: «ولی باور کنید رویم نشد بروم داخل زمین و بازی کنم.»
ظاهرا علیرضا حیدری در کوران مسابقات به دنبال گرفتن سهمیه برای حضور در بازیهای آسیایی دوحه بود. برای همین اصلا به حضور در تیم ستارههای ورزشی فکر نکرد. البته خودش قبول نمیکند و میگوید: «من در 30 سال گذشته هیچ وقت فوتبال بازی نکردم. اصلا نمیتوانم بازی کنم. البته پایم هم آسیب دیده بود و نمیتوانستم به خوبی تمرین کنم. من معذرت میخواهم!»
با این حال قهرمانان تکواندو جور بقیة ستارهها را کشیدند. هادی ساعی، یوسف کرمی و بهزاد خداداد از ابتدای مسابقات حضور داشتند. این تیم در بازی اولش سه بر چهار به تیم توسعه و نگهداری از اماکن ورزشی باخت. هادی ساعی در این بازی، ستارة تیمش بود و یک گل هم زد.
بیخیال بازی
منتخب هنرمندان، تیم بیخیالی بود. آنها در مسابقات به تنها چیزی که فکر نمیکردند «بازی» بود. البته در جریان بازیها تیمی منجسم بودند. ولی فقط کافی بود بازی به استراحت بین دو نیمه برسد، دیگر از نقشه کشیدن برای ادامة بازی خبری نبود.
بازیکنان این تیم معمولا از آینده این تیم حرف میزدند و مسابقات پیشرو. محمدرضا مهرانپور میگوید: «نمیدانم چرا اینطوری میشد. ولی بچهها گاهی از مسائل شخصی صحبت میکردند و اتفاقا کلی هم بگو بخند داشتیم.» محمد پنجعلی سرمربی این تیم بود و جواد هاشمی، بزرگ منتخب هنرمندان در داخل زمین. با این حال مهرانپور بازیکن پرحرفی بود و سیاوش مفیدی بازیکن پرخوری.
البته دلخوش نمایندة صومعه سرا هم جزو شکموترین بازیکن مسابقات بود. او بازیکن مجلس بود و در نبود حسین رضازاده، سنگینترین بازیکن نیز به حساب میآمد.
عبدی سرمربی مجلس میگوید: «از برآمدگی شکم آقای دلخوش معلوم است که چقدر پرخور است. البته او را اینجوری نگاه نکنید. دلخوش، تکنیکیترین بازیکن ما بود.» و حسنی نماینده نائین، شوخ طبعترین بازیکن این تیم بود؛ به خصوص در بین دو نیمه آنقدر مزه میریخت که بازیکنان با دو برابر انرژی به استقبال نیمه دوم میرفتند. در این تیم البته عبدالرضا مصری باز هم بدقولی کرد و نتوانست خودش را به این مسابقات برساند.
علیآبادی به جای علیآبادی
در آخرین لحظات، اسم محمد علیآبادی از فهرست خارج شد و احسان علیآبادی جایگزین شد. ماجرا از این قرار بود که رئیس ورزش تصمیم گرفته بود هر طوری شده در این مسابقات شرکت کند. اما باز هم مشغلههای همیشگی، چنین اجازهای به او نداد تا کمی از انگیزة بازیکنان سازمان کاسته شود. علیآبادی بعد از انصراف، بلافاصله پسرش را جایگزین کرد تا حدودی وضعیت این تیم بهتر شود.
آخوندی میگوید: «اصلا پارتیبازی نکردیم. یک بازیکن کم داشتیم که خوشبختانه احسان را آوردیم به تیم. اتفاقا بازیکن خوبی است و در این بازیها به درد میخورد. ولی دوست داشتیم مهندس علیآبادی هم در این بازیها شرکت میکرد.»
با این حال حضور امیر قلعهنویی غافلگیرکننده بود. سرمربی تیم ملی اصلا قرار نبود در مسابقات شرکت کند، اما یک شب در شبهای پایانی در قالب تیم استقلال به میدان رفت. او با بازیکنانی چون عبدالعلی چنگیز، علیرضا اکبرپور، ایوب اصغرخانی و... همبازی شد.
گپی کوتاه با داور تمام مسابقات جام مهر
«محمد فنایی» تنها داور مسابقات حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان بود. این داور قدیمی تمامی بازیها را سوت زد. جالب اینکه لباس داوری فنایی کاملا آشنا بود. او قبلا در جام جهانی 1994 با این پیراهن در فینال حاضر شده بود و این برای دومین بار بود که این فرم لباس را به تن میکرد. چون معتقد است بازیها به شکل سمبلیک برگزار شد.
- از اینکه تمامی بازیها را داوری کردید، خسته نشدید؟
مدت زمان بازیها خیلی کم بود. هر بازی 8 تا 10 دقیقه طول میکشید. حتی به خاطر بالا رفتن سنم هم مشکلی نداشتم. معمولا یک جا میایستادم و البته بازی کنان هم اغلب بالای 30 تا 40 سال سن داشتند.
- چرا در این بازیها شرکت کردید؟
از من درخواست شد و من هم استقبال کردم. چون خودم هم عضو صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان هستم.
- مهمترین اتفاق بازیها چه بود؟
همین که شرایطی پیش آمد تا خانوادهها بتوانند بازیها را از نزدیک تماشا کنند. تبلیغات مناسبی شد تا مشخص شود که قهرمانان و پیشکسوتان هم نیاز به حمایت دارند. حضور نمایندههای مجلس، مسؤولان سازمان تربیت بدنی و ارگانهای دیگر عالی بود. هر چند برخیها هم نیامدند.
- مثلا چه کسی؟
آقای رضازاده. چه اشکالی داشت او هم برای دقایقی بازی میکرد؟ مثل آقای ضرغامی، امیدوار رضایی و خیلیهای دیگر. البته آنهایی که به این مسابقات آمدند، خیلی خاکی بودند.
- بهترین بازیکن مسابقات...؟
یک بازیکن بود به اسم میرخانی. انگار قبلا بازیکن شاهین هم بود. مشخص بود که گل کوچکباز است. البته اغلب بازیکنان صدا و سیما تکنیکی بودند.
- در این بازی از کارت زرد یا احیانا قرمز هم استفاده کردید؟
نه، به هیچوجه، بازیکنان هیچ کارتی دریافت نکردند. چون خودشان مراعات میکردند و اصلا لازم نبود که کارتی بگیرند. البته من هم سعی میکردم در جیبم کارت نگذارم.